طاها طاها ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

من و پسرم

بزرگ شدنت

بنام حق   خوشحالم برایت که با گرفتن شیر، آقاوار بزرگ شدی و اینهمه تغییر کردی. وابستگی ات به مامان کم شد و علاقه وافرتری نسبت به قبل به بابا و بابایی جایگزینش شد. و در عوض مامان فرصتی پیدا می کند که کمی به احوالاتش برسد. احوالاتی که دو سالی است کسی بهش سر نزده  و این روزها فرصت خوبی است برایم، برای رسیدن به علاقه هایی که بخاطر وجود نازنیت کنار گذاشتمشان. علاقه ای که اینقدر اشتیاقش را دارم که 5 صبح که میدانم اوج خوابت است، از خوابم بگذرم و تا 8/5 صبح که بیدار شوی به آن بپردازم. و همین 2 الی 3 ساعت و 1 ساعت ورزش عصرگاهی با همکاری جناب پدر می شود برایم بمب انرژی و اراده. ساعت خوابت تنظیم شد و شکر خدا بهتر از قبل هم میخوابی: ...
26 خرداد 1393

22 ماه

بنام حق   می رسیم به دوشبنه 5 خرداد 93 ساعت 4 بعدازظهر، نزدیک به 2 ساعت دیگر باقیست نا 22 ماهگیت به اتمام برسد، ماده تلخ مزه را در مسیر از داروخانه گرفته و  با پدر و پسر راهی امامزاده شهرمان می شویم، از جو آنجا گرچه دفعه اول است که می روی خیلی خوشت میآید. آخرین شیر را  با زمزمه یس مامان میخوری گرچه بر خلاف همیشه زیاد تمایلی نشان نمی دهی و زود پا میشوی و مامان دستان کوچکت را میگیرد و آرام و محکم برایت تفهیم می کند که بزرگ شدی و آقا و این آخرین شیر بود. از چشمانت میفهمم که میفهمی. بعد از کمی بازی و با زور و اکراه و گریه از امامزاده بیرونت میآوریم و راهی خانه مامانی میشویم.  بیخیال ماده تلخ میشوم، از ب...
9 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد